جدول جو
جدول جو

معنی قلق کاردن - جستجوی لغت در جدول جو

قلق کاردن
رسیدگی کردن، پروردن و مواظبت کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلم کردن
تصویر قلم کردن
کنایه از بریدن، چیزی را به شکل قلم قطع کردن
فرهنگ فارسی عمید
(سَ رَ / رِ دَ)
جنبان کردن چیزی استوار، چون: میخ و دندان و جز آن در جای خویش. رجوع به لغ و به لق شود
لغت نامه دهخدا
(دی کَ دَ)
ممانعت کردن. قدغن کردن. بازداشتن از آمدن و دخول و خروج. (ناظم الاطباء).
- قرق کردن جایی را، قدغن کردن آنجا را. منع کردن مردم را از رفت وآمد در آنجا.
رجوع به قرق شود
لغت نامه دهخدا
(غِ شُ دَ)
آواز کردن ماکیان و خروس. (فرهنگ فارسی معین) :
سحر که کرد ز شادی خروس طبعم قیق
زدم به گوشۀ دستار لب گل تزریق.
فوقی یزدی (از فرهنگ فارسی معین).
رجوع به قیق شود
لغت نامه دهخدا
(بِ شِ گِ وَ دَ)
ساختن. آفریدن. (یادداشت بخط مؤلف).
- خلق الافک، ساختن دروغ. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لق کردن
تصویر لق کردن
نادرست نویسی لغ کردن پارسی است شل و نااستوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آواز کردن کامیان و خروس: سحر که کرد شادی خروس طبعم قیق زدم بگوشه دستار لب گل تزریق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلم کردن
تصویر قلم کردن
بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرق کردن
تصویر قرق کردن
پهرختن ویژه کردن ممنوع کردن اشخاص بیگانه از ورود در محلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
تاشیدن تاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرق کردن
تصویر قرق کردن
((قُ رُ. کَ دَ))
جایی را خلوت کردن و مانع ورود دیگران شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلم کردن
تصویر قلم کردن
((~. کَ دَ))
بریدن، قطع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
آفرینش
فرهنگ واژه فارسی سره
پدید آوردن، آفریدن، ابداع کردن، به وجود آوردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سمج شدن کودک نسبت به مادر، پیله کردن، تنبیه شدید کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
لگد زدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خرد کردن کلوخ که با پشت فوکا انجام گیرد
فرهنگ گویش مازندرانی
بلند شدن دم حیوان به هنگام فرار و ترس
فرهنگ گویش مازندرانی
پاک کردن پوست بدن اسب و خر از گردو خاک به وسیله ی قشو
فرهنگ گویش مازندرانی
خم کردن، دولا کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
قطع کردن شاخه های درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
تیز کردن اره، داس و غیره، مداوا کردن بیمار، پروار کردن احشام
فرهنگ گویش مازندرانی